اهورااهورا، تا این لحظه: 14 سال و 9 ماه و 15 روز سن داره

خاطرات اهورا با مامانی وبابایی

رفتیم تتاتر کانون

یه روز وقتی اومدم مهدکودک دنبالت بهت گفتم اهورا دوست داری بریم تتاترکانون  ...خیلی ازاین حرفم خوشحال شدی گفتی آره به قول خودت آتر کانون ،‌ خیلی از فضای اونجا خوشت میاد اولین باری که بردمت تتاتر کانون ١ سالت بود تتاتر لولوی آوازه خوان کار آقای فیاضی ،‌ خیلی موزیکال بود ورنگاورنگ ، با اون چشمای خوشکلت به این شخصیت ها نگاه میکردی .... چون خیلی ازاین فضا خوشت اومد هر وقا اجرای خوبی داشته باشه با هم دیگه می ریم ،‌اگه بابایی فرصت داشته باشه، سه تایی باهم می ریم عصر اون روز رفتیم تتاتر کانون و تتاتر دوست شگفت انگیز نیک رو باهم دیدم .....خیلی به مامان و پسر اونروز خوش گذشت چون ساختمون تتاتر کانون تو پارک لاله است بعد از تمو...
20 اسفند 1391

روزهای خوب مهدکودک

١٠ماهیه که اهورا به مهدکودک میره دیگه عادت کرده دوستای زیادی پیدا کرده خوشبختانه مربیاشو دوست داره (خاله میترا , خاله هما ) مامانی بابایی هم خیلی خوشحالند (البته ماههای اول غرغراش زیاد بود مامانی ایلیا منو هل میده ، مازیار منو اذیت مکنه وخیلیییییییییی ازاین حرفا .. ولی بهش میگفتیم خودت باید یاد بگیری چه جوری باید ازخود دفاع کنی .خدا را شکر الان خیلی غرغراش کمتر شده .. ولی برای مامان باباها هیچ وقت تربیت و بزرگ کردن بچه ها تموم نمیشه این گام به گام تو تموم سنین ادامه داره   اهورا یه دوست خیلی خیلی صمیمی داره که اسمش آرشام خیلی دوسش داره و هر روز خاطراتشو با آرشام واینکه چه برنامه هایی تو مهدکودک داشتند رو برامون تعر...
20 اسفند 1391

ازدواج دایی بابک و گیر اهورا به کت وشلوار

  سلام پسر عسلم خیلییییییییییییییییی زیاد ازت معذرت میخواهم بازم به دلیل مشغولیات زیاد فرصت نکردم وبلاگت بروز کنم : ((((((((((((((((((((((((((((((( ولی اشکال نداره اتفاقهای خیلی خوبی تو این مدت اوفتاد مروز ٣سال و ٧ ماه و ٢٦ روزته . توی این مدت دایی بابک با ساره جون ازدواج کرد و ما خیلی خوشالیم ... از روز خواستکاری تا به امروز پسر مامانی عشق کت و شلوار پیدا کرده ،خیلی زیاد ... یه همین دلیل به علت عشق زیاد به کت وشلوار (حالا چون بابایی ودایی بایک (آقای داماد ) کت وشلوار تنشون بودیسر مامانی هم دلش  کت و شلوار خواست . مامان زینت هم که اصولا دلش نمی یاد به احساسات نوه ش جواب رد بده یک کت وشلوار برای این پسملی...
20 اسفند 1391
1